بعد از ازدواج، همسر حوا با این کارش مخالفت می کند و نمی گذارد که وی دیگر این کار را انجام دهد. اما یک بار تکه چوبی به چشمانش می رود که چشمان او را بیمار می کند. حوا مثل گذشته از زبانش برای درمان چشمان همسرش استفاده می کند و می تواند از این طریق شوهرش را درمان کند. بعد از این ماجرا همسر حوا به او اجازه می دهد که او مجددا این کار را برای درمان بیماران انجام دهد تا دیگران نیز از استعداد حوا سود ببرند.
حوا با افتخار تعریف می کند که از شهرها و روستاهای دور برای درمان سراغش می آیند و او قبل از اینکه زبانش را در چشم بیماران کند آن را با الکل می شوید تا ضد عفونی کرده باشد و می گوید که بسیاری از بیماران شفا یافته کسانی هستند که پزشکان از بهبودشان قطع امید کرده اند. حوا هیچ هزینه ای بابت این کار از بیماران نمی گیرد اما آنها همیشه از او با هدایا و مبالغی پول تقدیر می کنند.
با این حال ادعای این پیرزن 77 ساله عجیب به نظر می رسد و باید دید بیماران وی واقعا شفا پیدا می کنند یا این که به آنها تلقین شده که شفا پیدا کرده اند.